سفارش تبلیغ
صبا ویژن


متفرقه - شمیم گل نرگس



درباره نویسنده
متفرقه - شمیم گل نرگس
یه سرباز گمنام
مولای من ! برایم دشوار است در فراقت قلم در دست گیـرم و با این همه حقارت توصیفت کنم و در مدحت صفحه ای بنگارم گستاخیست ! امـا هر که هستم هر چه هستم تو را دوست دارم و به تو وابستـه ام کلمات تاب و توان توصیفت را ندارند مهدی من ! نام زیبایت را بر صفحه صفحه ی دل کوچکم حک کرده ام و هرگز نمی گذارم گرد و غبار دوریت آن را کهنـه سازد محبوب من ! خودت را از خودت خواستن شیرینی مناجات من است یاری ام کن ! بـه امیـد یک نگـاه ! دوست داشتن « او » حکایتی است که سخت است گفتنش ... سخت است نوشتنش ...
آی دی نویسنده
تماس با نویسنده


آرشیو وبلاگ
مطالب گذشته
بهار 1387
تابستان 1386
پاییز 1385
تابستان 1385


لینک دوستان
گل نرگس...مهدی فاطمه
تبادل لینک وافزایش بازدید
راز و نیاز با خدا
بازی بزرگان
انتظار منتظر
امام مهدی (عج)
خلوت عشاق دل افروختـه
موعود
به سوی ظهور ......
*** یَا فَاطِمَةَ الزَّهرَاءِ «س» ***
پایگاه امام زمان ارواحنافداه
مرکز اطلاع رسانی حضرت مهدی (عج)
نفوذ یهود
.:: لینکستان ::.
رسول اعظم (ص) پیامبر مهربانی
سایت بین المللی قدس
خبر گزاری شبستان
وبلاگ فارسی
لیست وبلاگ ها
قالب وبلاگ
اخبار ایران
اخبار فاوا
تفریحات اینترنتی
تالارهای گفتگو
خرید اینترنتی
طراحی وب

عضویت در خبرنامه
 
لوگوی وبلاگ
متفرقه - شمیم گل نرگس

آمار بازدید
بازدید کل :55950
بازدید امروز : 31
 RSS 
قدس اشغالی

نقشه راه قدس را مسأله ای دامنه دار و مهم می داند که به منازعه فلسطینی ـ صهیونیستی در سال 2005 پایان می دهد. به عبارتی دیگر در سال 2006 ؛ چرا که بوش رئیس جمهور آمریکا اجرای این طرح را به مدت یک سال به تعویق انداخت. در این طرح آمده است که دو طرف باید بر سر موضوع قدس به مذاکره بنشینند و با در نظر گرفتن مسائل و دغدغه های سیاسی و دینی طرفین و مصالح دینی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان جهان در مورد وضعیت قدس تصمیمی اتخاذ کنند.

اما اگر تاثیر عوامل قدرت در تحلیل و تفسیر ایالات متحده آمریکا از قطعنامه شماره 242 شورای امنیت را در نظر بگیریم، "اسرائیل" به دنبال سوء استفاده از این قطعنامه و به تبع آن قرار دادن قدس به عنوان پایتخت ابدی خود است. علاوه بر آن کنگره آمریکا طی مصوبه ای خواستار تاسیس سفارت آمریکا در قدس شده است.

توافق نامه اسلو که در تاریخ 13/9/1993 به امضار رسید، قدس را خارج از اختیارات تشکیلات خودگردان قرار داد و رسیدگی به آن را به مرحله نهایی مذاکرات موکول کرد. "اسرائیل" نیز که در تاریخ 7/6/1967 قدس را اشغال کرد، بافت و هویت این شهر را تغییر داده و کنست نیز قانون "محافظت از اماکن مقدس" را به تصویب رساند. اکنون گروه ها و جماعت های یهودی با استناد به این قانون درصدد ورود به حرم شریف قدس و به جای آوردن نماز و احداث هیکل سوم در آنجا هستند. از جمله این گروه ها یک گروه متخصص یهود به نام "اماکن یهودی" است که در قدس فعالیت می کند و نام های عربی ـ به این علت که اسلامی هستند ـ را به نام های یهودی تغییر می دهد. این گروه متشکل از باستان شناسان، مورخان، جغرافی دانان، کارشناسان زبان و استادهای دانشگاه های یهودی مرتبط با شخص نخست وزیر است. برخی از این گروه ها اقدام به کندن حفره ها و تونل های در زیر مسجد الاقصی و به آتش کشاندن آن و تجاوز به کلیسای قیامت و نابودی اماکن مقدس مسیحیی و اسلامی کردند. برخی گروه های نیز در زمینه مصادره زمین های قدس و املاک و مستغلات عرب ها و تضییع حقوق پیروان دو دین آسمانی یعنی اسلام و مسیحیت فعالیت دارند.

اگر همه ابعاد سیاسی، دینی، قانونی و تاریخی و آینده قضیه فلسطین و منازعه عربی ـ اسرائیلی در قدس خلاصه می شود، پس باید گفت که در حال حاضر رسیدن به صلحی واقعی و حل این قضیه و منازعه بدون یافتن راه حلی عادلانه و پایدار برای مسأله قدس غیر ممکن است. ناگفته نماند که چشم داشت های اسرائیل و جنبش صهیونیسم به قدس بخشی از سیاست های توسعه طلبانه آنها در فلسطین و جهان عرب به شمار می رود. این بدان معناست که جدا کردن قضیه قدس با بعد دینی آن از بقیه قضایا و مسائل منازعه عربی ـ اسرائیلی امری محال است. علی رغم این که تئودر هرتزل رهبر جنبش صهیونیسم ـ و بقیه رهبران صهیونیسم ـ دولت یهود بدون قدس را دولتی بی اهمیت و بی هویت توصیف کرده اند، اما این گفته آن ها با قطعنامه 181 مجمع عمومی سازمان ملل (که در تاریخ 29/1/1947 به تصویب رسید) تناقض دارد. بر اساس این قطعنامه کمیته قدس به وسیله سازمان کنفرانس اسلامی تاسیس شد و از سوی دیگر،"اسرائیل" هم از دسامبر 1949 قدس را پایتخت همیشگی خود معرفی می کند و با اشغال آن در سال 1967 و الحاق محلات قدس شرقی به بخش غربی شهر با هدف یکپارچه کردن و ادامه اشغال آن بر این مدعای خود صحه گذاشت.

در صورتی که امت های عربی و اسلامی تلاش های خود برای نجات قدس از لوث صهیونیست ها را یکی نکنند، تفسیر آمریکا از قطعنامه 242 و عوامل قدرت منطقه ای بر خواست کمیته قدس چیره می شود ؛ خواستی که متکی بر پافشاری امت عرب و اسلام بر کمک به ملت فلسطین در جهاد و مبارزه اش در راه وطن و نجات قدس و مسلمانان از چنگ صهیونیست ها است که به سرزمین های عربی و اسلامی یکی پس از دیگری چشم دوخته اند. در غیر این صورت قدس نیز چون فلسطین از دست می رود.



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 5:21 عصر روز پنج شنبه 85 آبان 4


در «الکتاب المقدس تحت المجهر»، ابومحمد اردنی، ص 155 از سفر ارمیاء، فصل 46، آیات 2 الی 11 (به نقل از کتاب «المهدی المنتظر فی الفکر الاسلامی»، سید ثامر هاشم العبیدی) مطلبی نقل شده است که به نظرم اشاره به شهادت امام حسین(ع) در نزدیکی رود فرات می‌باشد (علاوه بر ارتباط آن با ظهور امام زمان عج).

 

سفر ارمیاء (11- 2: 46)

...ای سوارکاران! بالا روید و مرکب‌ها را به حرکت درآورید، و قهرمانان بیرون آیند: کوش و قوط، سپر به دست و لودپون‌ها کمان در دست. پس این روز برای آقای فرمانده لشکریان است، روز انتقام از دشمنان است. پس شمشیر را می‌خورد و سیر می‌شود... چون برای آقای لشکریان، یک قربانی در سرزمین شمال، نزدیک فرات می‌باشد.

 

در توراتی که نزد من است عبارت به شکل زیر آمده است:

... ای اسبان و عرابه‌ها و سربازان مصر بیایید! ای اهالی سودان و لیبی که سپرداران لشکر مصر هستید، ای لودیان که کماندارانش می‌باشید، به پیش بیایید! چون امروز، روز خداوند، خدای قادر متعال است! روزی است که خداوند از دشمنانش انتقام می‌گیرد. شمشیر او آن قدر می‌کشد تا سیر شده، از خون شما مست گردد. امروز خداوند در سرزمین شمال، نزد رود فرات قربانی می‌گیرد.



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 8:57 عصر روز سه شنبه 85 آبان 2


یکى از دوستان امام صادق(ع) خدمت ایشان آمده بود و از منطقه خودش تعریف مى‏کرد که در آنجا شیعه زیاد است.

حضرت فرمود: آیا شیعه‏ها طورى هستند که ثروتمندانشان به خانه فقرا بروند؟

گفت: نه، یک حالت عمومى نیست!

فرمودند: آیا طورى هست که اگر کسى قرضى داشت از مال خودشان قرض او را بپردازند؟

گفت: نه، به این عمومیت نیست.

حضرت فرمودند: آیا اگر کسى لباس، خانه و یا غذا نداشت طورى هست که ثروتمندان داوطلبانه آنها را تأمین کنند؟

گفت: نه.

با گفتن این پاسخ امام به زانوهایشان زدند و فرمودند: شما اسمتان را شیعه نگذارید.



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 8:56 عصر روز سه شنبه 85 آبان 2


ماه میهمانی خدا بر همه شما مبارک باد.

بشتابید ای عاشقان..............

فلسفه و حکمت روزه

روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت ‏بدن و ابعاد دیگر داراى فواید فراوانى است، روزه در سلامت معده و پاکسازى آن از انواع غذاها که موجب انواع بیمارى‏هاست اثرات فوق العاده‏اى دارد.

مرکز بیماری‌ها معده است

پیامبر خدا فرمود: «المعدة بیت کل داء، و الحمئة راس کل دواء.» (1)

معده مرکز و خانه هر دردى است، و پرهیز و اجتناب (از غذاهاى نامناسب و زیاد خورى) اساس و راس هر داروى شفابخش است.

پیامبر اکرم سه باب از علوم به روى ما گشود

پیامبر عظیم الشان اسلام در یک بیانیه کوتاه، اثرات و فوائد سه چیز را به این شرح بیان مى‏فرماید: «... و صوموا تصحوا»: ... روزه بگیرید تا صحت و سلامتى خویش را تضمین کنید.

امام على علیه السلام در فلسفه روزه چه مى‏فرماید؟

ما اگر پویاى فلسفه روزه و حکمت تشریع آن باشیم و از خواص و فوائد آن بخواهیم اطلاعات بیشترى پیدا کنیم و به اشکال تراشی‌هاى منتقدین پاسخ اقناع کننده بدهیم به سخنان حکیمانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه گوش فرا مى‏دهیم در قسمتى از این خطبه امام مى‏فرماید: «و مجاهدة الصیام فى الایام المفروضات، تسکینا لاطرافهم، و تخشیعا لابصارهم، و تذلیلا لنفوسهم و تخفیضا لقلوبهم، و اذهابا للخیلاء عنهم لما فى ذلک من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا و التصاق کرائم الجوارح بالارض تصاغرا و لحقوق البطون بالمتون من الصیام تذللا.»(2) امیرمؤمنان علیه‌السلام به دنباله مطالب ارزشمندى مى‏فرماید: از خدا بترسید و از کیفر تباهکارى در دنیا، و از زیان ستمگرى در آخرت ... و خداوند بندگان مؤمنش را حفظ مى‏فرماید، به وسیله نمازها و زکات‌ها، ( و سپس فوائد و پاره‏اى از علل و فلسفه روزه را بیان مى‏فرماید) و کوشش در گرفتن روزه در روزهاى واجب، براى آرام ماندن دست و پا و اندام و دیگر ایشان (از معصیت و نافرمانى) و چشم به زیر انداختنشان و فروتنى جان‌هاشان، و زبونى دل‌هاشان، و بیرون کردن کبر و خودپسندى از آنان، چون در نماز است مالیدن رخسارهاى نیکو براى فروتنى، و (هنگام سجده نمودن) چسبانیدن اعضاء شریفه (هفت موضع) را به زمین براى اظهار کوچکى و «ذلت‏ به پیشگاه با عظمتش‏» و در روزه رسیدن شکم‌ها به پشت‌ها براى خضوع و ناچیز دانستن خویش که روزه و نماز و زکات فلسفه‏اش سازندگى و تزکیه، و تذلل و تقلل به پیشگاه حضرت حق است، و از چیزهائى است که مى‏تواند آدمى را از چنگ شیطان نجات بخشد، و از انواع بیماری‌هاى ظاهرى و باطنى برهاند، و مخصوصا درس مقاومت و مبارزه را عملا یاد آدمى دهد، مخصوصا روزه است که از امتیازات به خصوص برخوردار است، که پاداش آن فقط به خداوند بزرگ برگزار شده است. که امیرالمؤمنین علیه السلام در جائى دیگر مى‏فرماید:«و الصیام ابتلاء لاخلاص الخلق‏.» (3)

پى‏نوشت‏ها:

1- ارکان الاسلام، ص 108 این عبارت حدیثى است که از پیامبر اسلام در بحار الانوار، ج 14 روایت ‏شده است، لکن این کتاب بحارث بن کلده نسبت داده است.

2- نهج البلاغه فیض، ص 798.

3- از حکمت 244 نهج البلاغه فیض الاسلام.

4- نهج البلاغه، چاپ صبحى صالح، ص 163.

منبع:

روزه، درمان بیماریهاى روح و جسم ص 81 ، سید حسین موسوى راد لاهیجى



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 5:11 صبح روز یکشنبه 85 مهر 9


 سلام خدمت همه روزه داران وعبادت کنندگان درگاه احدیت، طاعات و عبادات شما مقبول درگاه حق ان شاء الله....

از مدتها قبل می خواستم چنین مطلبی را بنویسم اما نمی دانم چرا نشد......

متاسفانه ما راه را گم کرده ایم می گوئیم شیعه هستیم ولی نمی گوئیم شیعه چه کسی هستیم آیا شیعه علی (ع) یا شیعه غرب و شیطان و نفس خویش.........

متاسفانه مشکلات ما شیعیان یکی دو تا نیست.......

دم از امام زمان (عج) و دین و اسلام و ... می زنیم ولی وقتی به ما گفته می شود فلان کار موجب خشنودی امام زمان (عج) است ولی چون آن کار انجامش برای ما سخت است و شیطان هم در این زمینه خوب ما را کمک می کند می گوئیم نه همینطوری بهتر است دل باید پاک باشد فلان کار مال زمانهای قدیم بود الان دیگه رسم نیست! و 1000 تا بهانه دیگر..... وای بر ما.......

خواهش می کنم دوستان به من خورده نگیرند و ناراحت نشوند منظورم شخص خاصی نیست برای همه می گویم از جمله خودم...

مثلا به خانمی می گویی : چرا چادر نمی پوشی ؟ می گوید خوب الان دیگه زمونه عوض شده ، دلت باید پاک باشه دین که به ظاهر نیست، مانتو هم خودش حجابه مگه نیست، با مانتو راحتترم، از چادر خوشم نمیاد ، به من چادر نمیاد، مادرم گفته نپوش، دوستام مسخرم

می کنند، شما چقدر سخت می گیرید اسلام گفته هر کی در توان خودش ، تو اسلام دو نوع احکام داریم ثانویه و اولیه، احکام ثانویه بنابر شرایط جامعه تغییر می کنند خوب الانم مانتو مد هست دیگه چادر قدیمی شده ، مادر بزرگ من چادر می پوشه من جوونم می خوام خوش تیپ باشم و.............هزاران دلیلی که هیچ منطقی در آنها وجود ندارد...

به این دسته ازخانوم ها می گویم شما مگه شیعه علی (ع) نیستید مگه عاشق زهرا (س) نیستید مگه دلداده مهدی فاطمه (عج) نیستید پس چرا کاری نمی کنید که ائمه و خدا از شما راضی باشند، چرا چادر زهرا(س) را با مانتو عوض می کنید .... چرا؟؟؟

یه سوال دارم فرض کنید الان امام زمان ظهور (عج) کرده وشما خدمت آقا نشسته اید واقعا

می تونید با مانتوخدمت آقا بشینید به نظر شما آقا کدوم می پسنده مانتو یا چادر، آقا به شما نمی گه چرا سنت شکنی می کنید چرا رسم شیعه بودن رو بجا نمی آرید چرا دلم منو خون می کنید چرا کاری نمی کنید که مادرم زهرا (س) از شما راضی باشه مگه ما نمی گیم امام ما زنده است و اعمال ما رو می بینه و همیشه در حضور ایشان هستیم پس یعنی ما الان در حضور آقا نشسته ایم و او ما را می بیند چرا شرم نمی کینم چه بر سر ما آمده است ..... وای بر ما با این شیعه بودنمون..... وای ......

خدا لعنت کنه اونایی که مانتو رو به عنوان حجاب اسلامی و حجاب کامل تو جامعه رواج دادند و چادر و چادری رو امل و عقب مانده فرض کردند ........ من به اونا می گم عقب مانده خودتان هستید اتفاقا ما پیشرفته هستیم شماها دارید به سوی عصر جاهلیت می روید و ما چادریها به سمت عصر ظهور و دنیای بهتر از بهشت مهدی فاطمه (س) در حرکتیم.....

مگر نمی گوییم آقا رو دوست داریم پس چرا کاری نمی کینم که خوشحال بشن ، مگه نمی گیم منتظریم پس چرا خودمون و جامعونو اصلاح نمی کینم...چرا وقتی دعای عهد می خونیم به عهد خودمون وفادار نمی مونیم..... آخرش که چی ...... خواهران و برادرانم چرا ما همیشه به کم قانع هستیم تو مسائل دینی به کم نباید قانع بود..... وقتی می بینی چارد بهتره چرا مانتو می پوشی وقتی می بینی قرآن هست چرا موسیقی گوش می دی وقتی امام حسین (ع) هست چرا دلتو به یه خواننده خوش می کنی چرااااااااااااااااااااا......

چرا ما این همه بدبخیتم چرا فکر می کنیم اگه کاری که اسلام خواسته انجام بدیم بده. مگه به خدا اعتماد نداریم مگه خدا خالق ما نیست پس اون بهتر می دونه ما چطور زندگی کنیم راحتتریم... اگه اعتقادمون ضعیفه چرا نمی ریم درستش کینم... چرا وقت رو تلف می کینم مگر چقدر قرار عمر کنیم چرا احکام دینو وارونه انجام می دیم .....

یا شیعه باشیم یا نباشیم یا خدا یا غیر خدا انتخاب کینم اگر هستیم واقعا شیعه ائمه(ع) باشیم نه شیعه هوای نفسمون ، یه بار به این نفسمون بگیم نه، به خدا اگه دلم می خواهد ها رو بذاریم کنار همه چی درست میشه ...

با این شیعه بودنمون آبروی ائمه رو بردیم..

به خدا حرف واسه گفتن زیاده من منظورم فقط چادر و موسیقی نیست اینا فقط یه مثاله، بیشتر کارای ما خالی از اشکال نیست دیگه کی می خوایم درست بشیم ماه رمضونم اومد بسه دیگه بریم توبه نصوح کنیم یه غسلی بکنیم بریم در خونه خدا بگیم ای خدا می خوام از الان تو خدام باشی نه نفسم حرف تو رو گوش کنم نه مردمو، بذار هر چی دلشون می خواد بگن من تو رو دارم .......

به خدا قسم ما فقط ادعای شیعه بودن می کنیم در عمل زیر صفر هستیم.....

بیاییم درست بشیم...

شیعه باشیم شیعه واقعی علی (ع).....

خیلی ببخشید که خیلی رک گفتم دیگه از این کلمات خسته شدم بلا نسبت و ..... بلا نسبت دیگه معنی نداره اگر ما کارمون اشتباهه بریم اصلاح کنیم اگه نیست هم خدا رو شکر بریم بهترش کینم ....

یا علی



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 5:9 صبح روز یکشنبه 85 مهر 9


پایان تاریخ

انسان با توجه به طبع جستجوگرش، همواره به سرانجام دنیا مى اندیشیده است. همه ادیان الهى و بیشتر مکاتب بشرى درباره پایان تاریخ اظهار نظرکرده اند . در همه پیشگویى هاى مربوط به آخرالزمان، خبرهاى نگران کننده اى وجود دارد، ولى اغلب بر این امر اتفاق دارند که پایان کار بشر، روشن و امیدوارکننده است. در متون زرتشتى به صراحت از دوره طلایى بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوب ها و بلاهاى بسیار مسبوق مى گردد و با ظهور سوشیانس واپسین منجى محقق مى شود . در ادیان ابراهیمى، بیش از آیین ها و مکاتب دیگر بر دوره طلایى بشر در پایان تاریخ، تاکید شده است . در عهد عتیق، برقرارى سعادت و عدالت در سراسر جهان پیش بینى شده که به وسیله "ماشیح " محقق مى شود. در عهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده است. در مکاشفه یوحنا نیز به برقرارى صلح وآرامش جهان در پایان آن اشاره شده است. دیدگاه قرآن نیز درباره سرانجام بشر، خوش بینانه است و در آن، پایان دنیا روشن و سعادت آمیز دانسته شده است.



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 9:41 عصر روز یکشنبه 85 مهر 2




نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 7:27 صبح روز پنج شنبه 85 شهریور 16


سخن گفتن آسان ترین و عمومى ترین وسیله ارتباط بین انسان ها مى باشد. در اولین برخورد، دو انسان از این نعمت بزرگ الهى بهره برده و یکدیگر را از تصمیمات یکدیگر آگاه مى سازند. سخن گفتن دو بعد زیبایى دارد، یکى محتوا و مفهوم سخن دیگرى آرایه و ظاهر سخن . یک سخن گو در صورتى که سخنش از محتواى خوب برخوردار باشد، سخن پسندیده بگوید، در یک بعد زیبایى خواهد داشت و اگر افزون بر محتوا آرایه زیبا هم داشته باشد در دو بعد زیبایى را رعایت کرده است . قرآن که سخن خداست در هر دو بعد در کمال زیبایى است و لذا خود را احسن الحدیث یعنى زیباترین سخن مى نامد: و الله نزل احسن الحدیث کتابا متشابها؛ خداى سبحان زیباترین سخن را فرود آورد، کتابى که آیات با یکدیگر همانند و نظارت دارند. قرآن که خدا زیباترین سخن است به دیگران هم رهنمود مى دهد که در سخن گفتن سخن بگویید. با مردم به نیکى سخن بگویید. و سخن نیک بگویید. به بندگان من بگو همواره نیکوترین سخن را بگویند، شیطان آن ها را وادار به سخن زشت نکند که موجب نزاع و دشمنى شود. قرآن در هیچ شرایطى اجازه سخن بى محتوا و زشت را نمى دهد. و حتى در سخن گفتن با بى دین ها اجازه نمى دهد که به آنها بدحرفى شود. با آن که غیر خدا را مى خوانند سخن را به زشتى نگشایید، تا آنان نیز را از روى نادانى به خدا سبحان سخن زشت بگویند.
پیامبر اعظم(ص) نمونه کامل تجلى این هنر و ادب است . رسول الله صلى اللّه علیه و آله سخنش عمیق و با محتوا و انیق و زیبا، سنجیده ، به مورد، موجز و رسا مى باشد. اضافه گویى و کاستى در سخن وى نبود. او از سخن بیهوده مى پرهیزد. آداب سخن را کاملا رعایت مى کرد. و حتى با کسى سخن را به پایان نمى برد تا آن که طرف پایان ببرد. سخن را ادامه مى داد تا طرف از ادامه آن صرفنظر کند. وى شمرده و آرام سخن مى گفت . او در گفتار صراحت لهجه و صدق در سخن داشت .

 در سخن گفتن سطح درک و فهم مخاطب را در نظر مى گرفت. او شیرین سخن بود در عین حال که سخن عمیق و زیبا و حق داشت ، بذله گویى مى کرد. ولى در بذله گویى به غیر حق سخن نمى گفت. او فصیح ترین را داشت ولحن سخن او نمى رنجاند.
به نمونه هایى از سخنان عمیق و زیبا و جوامع الکلم حضرت توجه فرمایید:

ید العلیى حیر من بد السفلى؛ دست دهنده برتر از دست گیرنده است.

من لایرحم لایرحم؛ کسى که بر دیگران عطوفت ندارد، انتظار مهربانى نباید داشت باشد.

اعبد الحکمة مخافة الله؛ ترس از خدا برترین معرفت و شناخت است.

اعبد الناس من اقام الفرائض؛ آن کسى که اعمال واجب را انجام مى دهد عهابدترین است.

سید القوم خادمهم؛ خدمت گزار مردم سرور مردم است.

الداعى على الخیر کفاعله؛ انسانى که دیگران را به رفتار نیک فرا مى خواند مانند آن است که خودکار نیک انجام داده است .

لایسمع المومن من جحر مرتین؛ انسان مؤ من از یک موضع دوبار گزیده نمى شود.

لاطاعه لمخلوق فى معصیة الخالق؛ فرمان برى از مردم نباید در مخالفت خدا باشد.

لاصدقه و ذو رحم محتاج؛ بانیازمند بودن خویشان صدقه روا نیست.



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 5:14 عصر روز جمعه 85 شهریور 10


عیسى (ع) حضرت محمد (ص) را با عنوان «مسیا» یا «مسیح منتظر» یاد کرده و در جواب عده‏اى که از وى سؤال مى‏کنند که تو کیستى؟ مى‏گوید :

«بدرستى که معجزاتى که خدا آنها را بر دست من مى‏کند ظاهر مى‏کند. اینکه سخن مى‏کنم به آنچه خدا مى‏خواهد و نمى‏شمارم خود را مانند آنکه از او سخن مى‏رانید، زیرا که من لایق آن نیستم که بگشایم بندهاى جرموق یا دوالهاى نعل رسول الله را که او را «مسیا» مى‏نامید. آنکه پیش از من آفریده شد و زود است بعد از من بیاید و زود است بیاورد کلام حق را و نمى‏باشد آیین او را نهایتى» 

در جاى دیگر پس از آنکه در زیر درختى پیامبر آینده را به بزرگى یاد مى‏کند، پیروان خود را به رحمت ایزدى بشارت داده مى‏گوید:

«خوشا به حال کسانى که گوش به سخن او مى‏دهند وقتى که به جهان بیاید، زیرا که رحمت خدا برایشان سایه خواهد افکند. چنانکه این درخت خرما ما را سایه افکنده است. آرى چنانکه این درخت از حرارت سوزان آفتاب ما را نگاه مى‏دارد، همچنین رحمت خدا نگاه مى‏دارد ایمان آورندگان به آن اسم را از شر شیطان.شاگردان در جواب گفتند: اى معلم! کدام کس خواهد بود آن مردمى که از او سخن مى‏رانى که به جهان خواهد آمد؟ مسیح به شگفتى دل، در جواب فرمود: که همانا او محمد (ص) پیغمبر خداست. وقتى که او به جهان بیاید چنان که باران زمین را قابلیت بخشد که بار بدهد بعد از آنکه مدت مدیدى باران منقطع شده باشد، همچنین او وسیله اعمال صالحه میان مردم خواهد شد برحمت بسیارى که با خود مى‏آورد. پس او ابر سفیدى است پر از رحمت خدا و آن رحمتى است که آن را خدا بر مؤمنان نثار مى‏کند نرم نرم مثل باران.»



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 5:13 عصر روز جمعه 85 شهریور 10


 "اینم یه نرم افزار در مورد حضرت مهدی"

امیدوارم از آن خوشتان بیاید،این نرم افزار به دو زبان عربی و فارسی است که می توانید از قسمت زبان تغییر بدهید بقیه را به عهده خودتان می گذارم .

دانلود کنید



نویسنده : یه سرباز گمنام » ساعت 9:17 صبح روز شنبه 85 مرداد 28